به گزارش سلام لردگان به نقل از سايت جهابين نيوز در اين بين نبايد از اين مسئله هم چشمپوشي کرد که بخش قابل توجهي از تمرکز رسانههاي مخالف جمهوري اسلامي ايران حتي در زمان برگزاري اجلاس و با وجود حضور نمايندگان 120 کشور دنيا، تبليغات درباره انزواي ايران بود. آن چنان که آنان بدون دليل و مدرک مشخصي که در عرفهاي سياسي و بينالملل پذيرفته شده باشد، ايران را کشوري منزوي ميخواندند.
با توجه به همين فشارهاي رواني از سوي اين رسانهها اين سئوال براي افکار عمومي جهان و صد البته براي کارشناسان حوزه علوم سياسي مطرح ميشود که ملاک و معيار رسانهها و يا به طور کلي جامعه جهاني براي منزوي دانستن يک کشور چيست؟ يعني به طور مشخص وقتي از انزوي سياسي يک کشور صحبت در ميان است اين موضوع برچه اساسي بيان ميشود؟
براي پاسخ دادن به اين سئوالات بايد به اين موضوع توجه کرد که سياستهاي تحريمي غرب تا به امروز در مورد ايران تاثير چنداني در رويکردهاي سياسي ايران براي ادامه راه فعلي خود نداشته و درطرف مقابل اين کشورهاي غربي بودهاند که بالاجبار به صورت پيش دستانه هر روز بخشي از کشورها را از تحريم ايران و به ويژه تحريم نفتي معاف کردهاند که گواه اين خبر را ميتوان تنها با جستوجوي عنوان «معافيت کشورها از تحريم نفت ايران» در موتورهاي جستجوي اينترنتي پيدا کرد.
از طرف ديگر به تازگي خبرهايي هم از افزايش ميزان مبادلات تجاري کشورهاي مهم آسيايي همچون کره و ژاپن و چين با ايران منتشر شده است که اين موضوع را هم ميتوان گواه ديگري در همراه نبودن کشورهاي جهان با تحريمها عليه ايران قلمداد کرد.
علاوه بر اين چند موضوع که خود از مسائل مهم در اين بحث به شمار ميروند، برگزاري اجلاس بزرگي همچون نشست سران غيرمتعهد درتهران که نمايندگان 120 کشور گوناگون جهان با فرهنگهاي مختلف درآن حضور يافتند هم از ديگر مسائل روز است که با توجه به آن ميتوان بحث انزوي ايران را قبول و يا مردود دانست؟
در عرفهاي بينالمللي و ديپلماتيک اينکه يک کشور اقدام به برگزاري چنين اجلاسي، آن هم با يک بيانيه 11مادهاي پاياني که درآن مسائل ضداستمعاري زيادي ديده ميشود ميکند، خود يکي از مهمترين مسائلي است که حضور فعال اين کشور در عرصه جهاني و ديپلماتيک را گواهي ميدهد.
هنگامي که صحبت از انزوا و به نوعي ايزولگي سياسي يک کشور مطرح ميشود يعني اينکه آن کشور ارتباطات فوقالعاده محدودي با همه کشورهاي جهان دارد و در صورتي که بخواهد يک اجلاس بينالمللي برگزار کند نه توان آن را خواهد داشت و نه کشورهاي دعوت شده رغبتي به اين حضور نشان ميدهند. اين در حالي است که هيچ کدام از مسائل مطرح شده به هيچ وجه در مورد ايران صدق نميکند. آن چنان که حتي همه کشورهاي شرکت کننده در پايان بر حمايت از حق هستهاي ايران و همچنين قرباني خواندن ايران در مواجهه با تروريسم بينالمللي صحه ميگذارند.
اين نوع موضعگيري 120 کشور جهان درباره کشور ايران که در چندين ماه اخير مورد آماج انواع و اقسام حملات سياسي و رسانهاي و اقتصادي از سوي برخي کشورهاي غربي قرار گرفته است نه تنها نشانهاي از انزواي ايران ندارد بلکه نشان ميدهد که کشوري قابل به انزوا کشيده شدن نيست. چرا که اگر چنين امکاني وجود داشت، اجلاس غيرمتعهدها به اين صورت وسيع و با استقبال گسترده 120 کشور جهان روبه رو نميشد. استقبالي که دستگاه سياست خارجي آمريکا و همچنين اسرائيل تلاشهاي زيادي براي رخ ندادن آن انجام دادند که شواهد موجود، همه گوياي شکست قابل توجه اين تلاشهاي غيرديپلماتيک است.
صحبتهاي مختلف مقامات کشورهاي خارجي شرکت کننده در اين اجلاس درباره داشتن حق استفاده ايران از انرژي هستهاي هم آن چنان که بايد با گمانه زنيهاي رسانهاي درباره انزواي ايران مطابقت ندارد. چرا که هر 120 کشور از اين حق به صراحتا سخن گفتهاند و حتي در بيانيه پاياني هم آن را مورد تاکيد قرار دادهاند.حال با توجه به اين موضوع اين مسئله جاي سئوال دارد که چگونه کشوري که مورد حمايت اين تعداد از کشورهاي دنيا قرار ميگيرد و براي چند روز ميزبان آنهاست و درپايان هم ميهمانان او، در مسئله مورد نظر کشورهاي غربي (حق ايران در مورد داشتن انرژي صلح آميز هستهاي) نظري خلاف خواست غرب ميدهند ممکن است منزوي باشد؟
هر چند که با توجه به همه شواهد موجود براي کارشناسان سياسي مستقل پاسخ به اين سئوال کار چندان سختي نيست. گمانه زنيهاي سياسي-رسانهاي طرفهاي غربي مخالف ايران، هنوز نميخواهد رنگ واقعيت به خود بگيرد. رنگي که کمتر بوي سياستزدگي و موضع گيريهاي تند و احساسي داشته باشد.